کتاب چقدر خوبیم ما با زبان طنز به مرور برخی از رفتارهای اجتماعی و فراگیر غلط جامعه پرداخته است
نگاهی به فهرست این کتاب می اندازیم، برخی از عناوین عبارتند از پول، تعارف، خواب و خوراک، جوگیر، مد، رانندگی، خارج خر است، کتاب، خاص و طلبکاری.
علی میرمیرانی که در مطبوعات با نام "ابراهیم رها" طنز می نویسد، روزنامه نگار و طنز نویس است که در مقدمه می گوید چقدر خوبیم ما کاری بود که حتما باید انجام می دادم وگرنه به خودم بدهکار می شدم و این بدترین نوع بدهکاریست. در ادامه میگوید: ما یکی از ایراداتی که داریم این است که خیلی زیادی از خودمان تعریف میکنیم، آنقدر که معایبمان را نمیبینیم و این ندیدن عیوب باعث شده کم کم به این باور برسیم که کاملا و اصلا و اساسا و اصولا عیبی هم نداریم. من در این کتاب خواستم بگویم که عیب داریم، خوبشم داریم!
در اینجا سعی شده بخش مختصری از برخی موارد گفته شده در کتاب آورده شود و سپس به جمع بندی آن پرداخته شده است:
پول _ ما ها اغلب در برابر پدیده ی پول، رفتاری کاملا متضاد و متناقض داریم، یعنی گمان نمیکنم هیچ جماعتی در هیچ کجای جهان تا بدین پایه شیفته ی پولدار شدن باشند و تا بدین حد از پولدارها بدشان بیاید! یک رفتار متناقض تمام عیار.
تعارف _ تعارفات ما گاهی رسما انسان را انشقاق می دهد یعنی به دو بخش مساوی تقسیم می کند از وسط! یک تعداد انسان محترم که احتمالا فامیل، آشنا یا دوست شما هستند تشریف می آورند منزلتان به صرف شام، شما هم از دو روز قبل گویی قرار است برای جنگ جهانی سوم آتش تهیه درست کنید! می روید خرید مهمات!
خواب و خوراک _ سه روزه لب به غذا نزدم. اصلا اشتها ندارم... اتفاقا منم همینطورم باور کن اگه چهار روز یکبارم غذا بخورم سیرم. اصلا میلم به غذا نیست... حالا من خواب هم ندارم، شبی دو سه ساعت بسمه... یعنی از بچگی همینطور بودما...! نمیدانم چه تفاخریست، یا در نداشتن خواب و خوراک چه فضیلتی نهفته است که ما اصرار داریم موصوف کنیم خود را به این صفت.
جوگیر _ این چالش آب و یخ را یادتان می آید؟ من کار ندارم چقدرش به ما ربط داشت و چنین شکل واکنشی چقدر ریشه در ما و فرهنگ ما و نوع رفتار ما و... داشت فقط خواستم یاداوری کنم که در آن ایام آدم واهمه داشت از هرجایی که چهارتا اینترنت باز جمع شده بودند بگذرد، مباد اینکه در خشتک ما هم آب و یخ فرو کنند!
کتاب - یعنی اگر داغ و درفش مان کنند و به میخ و سیخمان بکشند و از دروازه ی شهر آویزانمان کنند و.... اگر سر به سر تن به کشتن دهیم عمرا که کتاب بخوانیم. ما اصلا یک جور مقاومت عجیبی در برابر کتاب خواندن داریم که تفلون در برابر چسبیدن غذا به ته ماهیتابه ندارد!
خاص - این ”بعضی از ما خاص ها” خیلی بی ادبی است و خیلی افت دارد و خیلی گناه کبیره و ذنب لایغفر است اگر صبح مثل بقیه ساعت هفت و هشت بیدار شوند، چون خاص هستند زیر دوازده یک در مرامشان نیست.
اینها بخش های خیلی مختصری از کتاب بود که خواندید، از نقاط قوت کتاب این هست که موضوعات و موارد خوبی از رفتار های غلط و فراگیر را انتخاب کرده و زبان طنز ساده ی این کتاب باعث می شود تا مخاطب مطلب را راحت متوجه شود و خستگی ذهنش را در پی نداشته باشد! از طرفی همین زبان ساده ی طنز باعث شده تا افراد به این مطالب به شکل چند لطیفه نگاه کنند و خب تاثیری روی رفتار افرادی که کتاب را می خوانند نداشته باشد! مثلا منِ نوعی وقتی کتاب را می خوانم تنها کسی که رفتارهایش را مطابق این متن ها نمی دانم، خودمم! اکثریت ما عادت داریم در رفتارها و عادات غلط همه را ببینیم جز خودمان و بنظرم می توانست با آوردن چند سوال در پایان هر مورد ما را به فکر فرو ببرد درباره ی رفتار و عادات غلط خودمان! طنز کتاب گاهی خسته کننده می شود یعنی گاهی حس می شود که نویسنده خواسته از هر واژه ای که بکار برده یک تکه عوامانه ی به اصطلاح بامزه بیرون بکشد و بعضی جاها واقعا جملات و تکه های طنزش بی مزه می شود و در آخر بعنوان جمع بندی... اگر هدف این کتاب صرفا بیان یکسری از رفتار و عادات غلط رایج در کشور بوده می توانم بگویم در این زمینه موفق بوده و کتاب خوبی هست ولی اگر هدفش تاثیر روی افراد به منظور اصلاح این رفتارها بوده بنظرم ادبیات نوشتاری این کتاب مناسب برای این هدف نبوده و یکسری کمبود ها (مثل همان سوال های آخر هر مورد) دارد.
محمد ضرابی- داروسازی ترم 11