فصل نامه ادبی فرهنگی سبو

بس مبارک بود چو فرّ هما ***** اول کارها به نام خدا

فصل نامه ادبی فرهنگی سبو

بس مبارک بود چو فرّ هما ***** اول کارها به نام خدا

پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

نقد فرهنگی

تصور کنید که یک مخزن رایگان صدلیتری پر از آب در اختیار شما قرار داده شده ، تا با استفاده از آن به یک گلدان و یک قناری آب بدهید و یک لیوان را بشویید. توجه داشته باشید که گلدان به 4/1(یک چهارم) لیتر، قناری 10/1(یک دهم) لیتر و شست و شوی لیوان به 6/1(یک ششم) لیتر آب در روز نیاز دارد و شما روزانه 2 لیتر آب برای گلدان، 8/1( یک هشتم) لیتر برای قناری و 3/1 (یک سوم) لیتر برای ظرف شستن استفاده می کنید، یعنی آب را در همه بخش ها هدر می دهید. بعد از چند روز وقتی که  فقط سی درصد آب برای‌تان باقی مانده، تصمیم می گیرید که شیوه کار را اصلاح کنید؛ پس مقدار آبی که برای شستن مصرف می کردید را به نصف کاهش می دهید. نتیجه این که می توانید آب مورد نیاز برای قناری و شست و شو را تا چند روز ذخیره کنید اما برای گلدان تان آبی نمی ماند و خشک می شود و تا چند روز دیگر برای مصارف دیگر هم آب نخواهید داشت. حال آنکه با کاهش دادن آب مصرفی برای گلدان تا حد لازم آن، می توانستید خالی شدن مخزن را چند ده روز به تعویق بیندازید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۶ ، ۱۵:۳۰
مدیر مسئول سبو

سیاوش گلشیری دانشجوی دکتری پژوهش هنر و نویسنده که در حوزه ‌های سینما و نقد هم کارهایی انجام داده‌ام. کتاب‌هایی که از ایشان تا کنون به چاپ رسیده است شامل دو کتاب: یک رمان با نام «تمام بندها را بریده‌ام» و یک مجموعه داستان «مثل کسی که از یادم می‌رود» است. سال‌هاست که داستان‌نویسی و فیلم‌نامه‌نویسی را در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی تدریس می‌کند. ایشان در حال حاضر در بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان مشغول به کار هستند.

 

کمی در مورد جشنواره زاینده‌رود، که شما مسئول برگزاری آن بودید، صحبت کنید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۶ ، ۲۲:۱۴
مدیر مسئول سبو

زاینده رود

آخر قلم به دست گرفتم بمان نرو                                از من بگیر سخت ترین امتحان نرو

من با صدای خواندن شعر تو زنده‌ام                              من حفظ می‌کنم تو بمان و بخوان نرو

بی تو هوای شهر گرفته‌است زنده رود!                           پاشیده رنگ غم به رخ اصفهان! نرو

آبی بپاش باز به این بی‌نوا نهال                                   می‌میرد این باغچه بی باغبان نرو

از های و هوی شهر بخاری بلند نیست                           باشد ولی... بمان تو مه بی‌نشان نرو

زهرا مولوی- ترم4 پزشکی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۶ ، ۱۱:۱۰
مدیر مسئول سبو

کتاب چقدر خوبیم ما با زبان طنز به مرور برخی از رفتارهای اجتماعی و فراگیر غلط جامعه پرداخته است

نگاهی به فهرست این کتاب می اندازیم، برخی از عناوین عبارتند از پول، تعارف، خواب و خوراک، جوگیر، مد، رانندگی، خارج خر است، کتاب، خاص و طلبکاری.

علی میرمیرانی که در مطبوعات با نام "ابراهیم رها" طنز می نویسد، روزنامه نگار و طنز نویس است که در مقدمه می گوید چقدر خوبیم ما کاری بود که حتما باید انجام می دادم وگرنه به خودم بدهکار می شدم و این بدترین نوع بدهکاریست. در ادامه میگوید: ما یکی از ایراداتی که داریم این است که خیلی زیادی از خودمان تعریف میکنیم، آنقدر که معایبمان را نمیبینیم و این ندیدن عیوب باعث شده کم کم به این باور برسیم که کاملا و اصلا و اساسا و اصولا عیبی هم نداریم. من در این کتاب خواستم بگویم که عیب داریم، خوبشم داریم!

در اینجا سعی شده بخش مختصری از برخی موارد گفته شده در کتاب آورده شود و سپس به جمع بندی آن پرداخته شده است:

پول _ ما ها اغلب در برابر پدیده ی پول، رفتاری کاملا متضاد و متناقض داریم، یعنی گمان نمیکنم هیچ جماعتی در هیچ کجای جهان تا بدین پایه شیفته ی پولدار شدن باشند و تا بدین حد از پولدارها بدشان بیاید! یک رفتار متناقض تمام عیار.

تعارف _ تعارفات ما گاهی رسما انسان را انشقاق می دهد یعنی به دو بخش مساوی تقسیم می کند از وسط! یک تعداد انسان محترم که احتمالا فامیل، آشنا یا دوست شما هستند تشریف می آورند منزلتان به صرف شام، شما هم از دو روز قبل گویی قرار است برای جنگ جهانی سوم آتش تهیه درست کنید! می روید خرید مهمات!

خواب و خوراک _ سه روزه لب به غذا نزدم. اصلا اشتها ندارم... اتفاقا منم همینطورم باور کن اگه چهار روز یکبارم غذا بخورم سیرم. اصلا میلم به غذا نیست... حالا من خواب هم ندارم، شبی دو سه ساعت بسمه... یعنی از بچگی همینطور بودما...! نمیدانم چه تفاخریست، یا در نداشتن خواب و خوراک چه فضیلتی نهفته است که ما اصرار داریم موصوف کنیم خود را به این صفت.

جوگیر _ این چالش آب و یخ را یادتان می آید؟ من کار ندارم چقدرش به ما ربط داشت و چنین شکل واکنشی چقدر ریشه در ما و فرهنگ ما و نوع رفتار ما و... داشت فقط خواستم یاداوری کنم که در آن ایام آدم واهمه داشت از هرجایی که چهارتا اینترنت باز جمع شده بودند بگذرد، مباد اینکه در خشتک ما هم آب و یخ فرو کنند!

کتاب - یعنی اگر داغ و درفش مان کنند و به میخ و سیخمان بکشند و از دروازه ی شهر آویزانمان کنند و.... اگر سر به سر تن به کشتن دهیم عمرا که کتاب بخوانیم. ما اصلا یک جور مقاومت عجیبی در برابر کتاب خواندن داریم که تفلون در برابر چسبیدن غذا به ته ماهیتابه ندارد!

خاص - این ”بعضی از ما خاص ها” خیلی بی ادبی است و خیلی افت دارد و خیلی گناه کبیره و ذنب لایغفر است اگر صبح مثل بقیه ساعت هفت و هشت بیدار شوند، چون خاص هستند زیر دوازده یک در مرامشان نیست.

اینها بخش های خیلی مختصری از کتاب بود که خواندید، از نقاط قوت کتاب این هست که موضوعات و موارد خوبی از رفتار های غلط و فراگیر را انتخاب کرده و زبان طنز ساده ی این کتاب باعث می شود تا مخاطب مطلب را راحت متوجه شود و خستگی ذهنش را در پی نداشته باشد! از طرفی همین زبان ساده ی طنز باعث شده تا افراد به این مطالب به شکل چند لطیفه نگاه کنند و خب تاثیری روی رفتار افرادی که کتاب را می خوانند نداشته باشد! مثلا منِ نوعی وقتی کتاب را می خوانم تنها کسی که رفتارهایش را مطابق این متن ها نمی دانم، خودمم! اکثریت ما عادت داریم در رفتارها و عادات غلط همه را ببینیم جز خودمان و بنظرم می توانست با آوردن چند سوال در پایان هر مورد ما را به فکر فرو ببرد درباره ی رفتار و عادات غلط خودمان! طنز کتاب گاهی خسته کننده می شود یعنی گاهی حس می شود که نویسنده خواسته از هر واژه ای که بکار برده یک تکه عوامانه ی به اصطلاح بامزه بیرون بکشد و بعضی جاها واقعا جملات و تکه های طنزش بی مزه می شود و در آخر بعنوان جمع بندی... اگر هدف این کتاب صرفا بیان یکسری از رفتار و عادات غلط رایج در کشور بوده می توانم بگویم در این زمینه موفق بوده و کتاب خوبی هست ولی اگر هدفش تاثیر روی افراد به منظور اصلاح این رفتارها بوده بنظرم ادبیات نوشتاری این کتاب مناسب برای این هدف نبوده و یکسری کمبود ها (مثل همان سوال های آخر هر مورد) دارد.

محمد ضرابی- داروسازی ترم 11

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۶ ، ۱۲:۰۵
مدیر مسئول سبو

ششمین شماره منتشر شد

لبخند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۰۳
مدیر مسئول سبو

زردی شما از آتش

سرخی آتش از شما

:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۲۴
مدیر مسئول سبو

با به پایان رسیدن سال، معمولا برترین های هر زمینه به صورت مقاله یا حتی به صورت آمار منتشر می شود.

در اینجا نیز به صورت آماری برترین کتاب های سال 2016 اجمالا بیان می شود.

10 کتاب برتر سال 2016 به اتخاب مجله تایمز:

1.کتاب انجمن بمب های کوچک

2.آب های شمالی 

3.راه آهن زیر زمینی

4.گیاهخوار

5.جنگ و تربانتین

6.در کافه اگزیستانسیالیست ها

7.پول سیاه

8.اخراج شده

9.در اتاق تاریک

10.بازگشت

با کلیک بر روی هر کتاب می توانید جلد آن را ببینید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۵۲
مدیر مسئول سبو

سبیل چخماقی

آیا تا به حال سبیل چخماقی دیده اید؟ یا داشته اید؟ آیا از روش های نگهداری سبیل چخماقی چیزی میدانید؟ آیا میدانید در چه زمانی و به چه علت این نوع سبیل در ایران مد شد؟ پس با ما همراه شوید!

نقل شده است که فرستادگان خسرو پرویز به محضر پیامبر سبیل های پرپشت و کلفتی داشته اند. در کلامی از پیامبر (ص) داریم که هر کس شبیه گروهی باشد، از آنهاست. همین دلیل و بی ابرویی که خسرو پرویز با پاره کردن نوشته پیامبر به بار آورد باعث شد که مسلمانان سبیلهای خود را کوتاه کنند و بر ریش خود بیفزایند. اما این پایان سبیل پرپشت نبود! بلکه بعد از روی کار آمدن صفیان و اینکه خودشان را متصل  به شیخ صفی الدین اردبیلی و مرشد وی می دانستند و آن مرحوم هم گویا سبیل کلفتی داشته، دوباره سبیل چخماقی به رونق افتاد.

این نوع سبیل اما دست گیری های بسیاری داشت و اگر به  آن رسیدگی نمی شد و روزی چندبار به آرایش و نظافتش پرداخته نمی شد؛ آویزان می شد و از هیبت می افتاد. سبیل پرپشت و متراکم وقتی به هم پیوسته می شود و جلا پیدا می کند که چرب شود و با دست مالش داده شود. در آن زمان طبقات متوسط و پایین جامعه اگر توانایی داشتند خود به چرب کردن و مالیدن سبیل خود می پرداختند اما طبقه ی مرفه بی درد سبیل چرب کن استخدام می کردند. سبیل چرب کن قبل از میهمانی ها ی مهم یا قرارهای کاری سبیل فرد مذکور را با روغن مخصوص چرب می کردند و با مهارت مالش می دادند. طبیعا هرچه مهارت بیشتری داشتند کیفیت کارشان و به تبع آن رضایت مشتری بالا می رفت و مشتری متمکن راضی دستمزد خوبی پرداخت می کند!

(اصطلاح سبیل چرب کردن از همین قضایا آمده است و یعنی رشوه و حق و حساب دادن به کسی، هم معنی با خر کریم را نعل کردن.)[1]

زهرا مولوی



[1] برگرفته از کتاب "زیباترین ضرب المثل های فارسی" ، گردآوری شده توسط محمد صادقی سیار و حسین حسینی، انتشارات کمال اندیشه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۱۰
مدیر مسئول سبو

سالی دیگر

 

 

 چقدر تند میزند تقدیر ورق های زمستان را

حلول ماه  خواهد شد ز پشت ابر شب پیدا

 

چه ایامی گذشت و ما بدون درد خندیدیم

چه شبهایی پُراز کابوس چه شبهایی که غم دیدیم

 

یکی حسرت شد و دیگر رسیدش تا شب میلاد

یکی خوش بود و دیگر هم ز دست غصه زد فریاد

 

یکی باران چَشمانَش تب حس بهاری داشت

یکی هم بر در قلبش غم و درد نداری داشت

 

یکی میشست با شبنم دو چشمانش ز بد بینی

یکی از کعبه غافل شد به راه جهل و بی دینی

 

یکی  شوق عجیبی در دلش مظلوم نمایی کرد

یکی هم خالی از احساس شبی عزم جدایی کرد

 

یکی بخشید خونش را برای نبض بارانی

یکی اما کشید بر دار به نام حق انسانی

 

یکی در خانه اش وا شد ره یک نوگل تازه

یکی با مرگ همراهش همه دنیا رو میبازه

 

چنین سالی گذشت اما برای پار دلتنگیم

در این تکرار هر لحظه برای خانه میجنگیم

 

اگر روزی دوباره آتشی بارید حرفی نیست

در اینجا شغل عشق گاهی برای زندگی کافیست

 

و حتی عید امسالم اگر خط قطاری مُرد

بدان برکت ازین خانه برای تا ابد میبُرد

 

همین امروز را دریاب˓ بیا و خستگی در کن

بیا و قصه را بشنو زمان را با خوشی سر کن

 

بدان کمتر شود هر روز نفس های خدا در تو

اگر  بد بود  امسالت  به راه سال دیگر  رو

 

بیا و برکنیم از نو˓یک هفت سینی بنام سال

پر از سکه پر از سبزه بریم از سردی امسال

 

مریم مختاری

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۵۰
مدیر مسئول سبو

پنجمین شماره  منتشر شد

از همه شما عزیزان بابت استقبال بی نظیرتون سپاسگذاریم

توزیع نشریه روز های 

15، 16 و 17 اسفند

مکان: لابی دانشکده داروسازی

دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۴۸
مدیر مسئول سبو